اعتیاد به اینترنت = عدم موفقیت در کنکور

با سلام خدمت شما دانش آموزان عزیز، در این پست سعی داریم که بزرگترین معذل کنکوری ها را برطرف کنیم و آنها را به آگاهی کامل از این موضوع برسانیم و آن چیزی نیست جزء اعتیاد به اینترنت!! در مورد اهمیت این موضوع فقط در این حد بدانید که بودند دانش آموزانی که از بهترین منابع استفاده کردند و بهترین مشاورین و معلمین را در اختیار داشتند با بهترین امکانات که والدینشان فراهم کرده بودند اما به خاطر همین اعتیاد به اینترنت و سرک کشیدن در سایت های مختلف آموزشی بازنده ترین فرد شدند.در این پست سعی داریم تا شما عزیزان رو آگاه کنیم و راه کارهای پیشگیری و در صورت مبتلاء بودن به این بیماری راه کارهای درمانیش رو انجام بدید تا خودتون رو نجات بدید.

لطفا بروید به ادامه ی مطلب!!

بچه ها ازتون خواهش می کنم حتما این مطلب رو بخونید می دونم که خیلی طولانیه اما باور کنید به دردتون می خوره شماها که انقد وقط واسه اینترنت گذاشتید خوب اینم روش!! آماده اید ؟ بریم ؟ 

همونطور که گفتم اینترنت شده قاتل جون بچه های کنکوری !! بزارید یک داستان براتون بگم، در سالی که گذشت با چند تا شاگرد خصوصی به صورت مسمر و فشرده کار می کردم و به خونشون می رفتم یکی از این شاگردها که در قزوین بود به شدت به اینترنت وابستگی داشت و کاملا معتاد شده بود تا این حد که وقتی من می رفتم خونشون والدینش اون رو صدا می زدن از سر لپ تاپش پا می شد می اومد!! این شخص بسیار بسیار از نظر مالی در رفاه بود تا این حد که دبیران مطرح سایر دروس رو هم به صورت خصوصی می آورد خونشون 0منظور از دبیران مطرح مولفان کتابهای قدر کنکوری در دروس مثل ادبیات ، دین و زندگی و...!!!) و خلاصه این که این فرد بهترین دبیران و منابع رو در اختیار داشت و فوق العاده هم باهوش بود(این باهوش بودن خیلی کارارو جلو می ندازه ها!!) اما اعتیاد به اینترنت باعث می شد روزانه چیزی در حدود 7 ساعت (به گفته ی خودش) پشت کامپیوتر بشینه و در اینترنت بچرخه واسه خودش. از این سایت آموزشی به اون سایت آموزشی !! از این سایت جوک و خنده به اون سایت !! و در آخر که سه ماه مونده بود به کنکور به معنای واقعی کلمه از نظر جسمی و بینایی دچار مشکل شده بود(عوارضش رو آخر سر می گم) تا انکه به پیشنهاد من فرستادنش پیش یک روانپزشک قهار و تونست این اعتیاد رو ترک کنه اما چه حیف که این شخص با این امکانات و این هوش!! فقط 3 ماه مونده به کنکور درست و حسابی بخونه و نهایتا رتبه ای که بخواد بیاره در فیزیوتراپی باشه ؟ چرا این فرد باید برای رشته ی پزشکی یا دندان پزشکی یک سال دیگه از عمرش رو برای کنکور بخونه و پشت کنکور بمونه؟  

متاسفانه بچه های کنکوری امروزی با توجه به گستردگی روز افزون اینترنت بیشتر به سمتش کشیده می شن و یک باور غلطی که بین شون رایج هستش فک می کنن وی سایتها نکات بیشتری یاد می گیرن در صورتی که فراموش کردن بهترین و قوی ترین منبع برای تمامی دروس کتاب درسی هستش اون ها باید با کتاب درسی اُنس بگیرن به قول من باید کتاب رو بچلونن!! یک دانش آموزی که اعتیاد به اینترنت داره مدام در حال سرک کشیدن به این سایت و اون سایت هستش (مثل سایت های کنکور، فرا، آلم، دبیرستان صنعتی شریف، سایت خودمون، و...) . راستی یه چیزی !! آهای تویی که همین الان تو دلت گفتی نه من از اونا نیستم و داری کتمان می کنی!! این رو خوب بدون اولین افرادی که جزء بازنده ها هستن همونایی هستن که دارن کتمان می کنن همیشه می گن من با بقیه فرق دارم!! میشه بگی فرقت چیه تا ما هم بدونیم ؟ گوشات اضافیه ؟ یا نه 6 انگشت داری تو هر دستت ؟ بچه سعی کنید خودتون رو گول نزنید !! من دانش آموزی رو می شناسم که 3 سال پشت کنکوره!! اما باز در سایت های مختلف سرک می کشه و کامنت میزاره!! اصلا چرا راه دور بریم، یک سری دانش آموزان که به نظر من احمق ترین افراد هستن سر استاد می شینن روزها و ماه ها در فضای مجازی با هم دیگه کَل می ندازن، یکی میگه فردین جوادی گله ، یدونه باشه!! یکی می گه نه بابا فردین جوادی اَخه !! اگر برید به سایت کنکور و در قسمت سرچش اسم من رو تایپ کنید مطالب مربوط به من میاد، من یک جزوه ای رو قرار دادم در اون سایت که یک شخصی (حالا اسمش اونجا هست) به من حمله کرد و باور کنید فکر کنم ایشون چیزی در حدود حداقل 4 ساعت زمان گذاشت تا با من کَل بندازه و اون متن های طولانی رو نوشت. این قضیه تقریبا مربوط به دو سال پیش میشه، همین فرد امسا هم پشت کنکور هستش چون از کامنتها و لحن ایشون و اسمشون که بسیار خاص هستش مشخصه خودش هستش!! چرا باید یک دانش آموز سر مسائل بسیار کم اهمیت با این و اون بحث کنه و بعدش که چی ؟ اون استاده رفت بالا یا اومد پایین به تو چی میرسه ؟ چرا آدم از یکی که خوشش بیاد حمایت می کنه ازش تعریف تمجید می کنه اما نه دیگه تا این حد که بیاد روزها و ماه ها کَل بندازه!! 

یک مثال دیگه بزنم (شاید با این مثال همون افرادی که منظورم هستش از من بدشون بیاد اما باور کنید حقیقت محض هستش) برید یه سر به سایت کنکور بزنید و وارد انجمنش بشید می بینید در اونجا یک سری افراد در تمامی تایپیک های این انجمن در حال گفتگو هستن خوب این نشون میده این افراد متاسفانه دچار اعتیاد شدید اینترنت هستن!! و باید هر چه زودتر تحت درمان قرار بگیرن. شک نکنید این افراد بازنده خواهند بود چون زمانی رو برای درس خوندن ندارن شاید یکی بگه نه من 5 ساعت توی اینترنت می چرخم بقیه ی زمان ها رو می خونم ولی باور کنید داره دروغ میگه!! چون خستگی جسمی و روانی و حتی چشمی بعد از پشت کامپیوتر نشستن هست!! الان منی که این مطلب رو دارم می نویسم با اینکه بیشتر روی کیبورد ذَل می زنم و تایپ می کنم تا یک ساعت چشمهام قطعا درد می کنه و همینطور گردنم !! بچه ها باور کنید اینها خیلی مسائل مهمی هستش.

البته بچه ها دقت داشته باشید که من نمی گم به این سایت ها نرید یا توی انجمن گفتگو نکنید بلکه باید کنترل شده از اینترنت استفاده کنید برای مثال یک زمانی رو برای خودتون مشخص کنید مثلا روزهای 5 شنبه یا جمعه ها و فقط در این روزها در حد دو 1 الی دو ساعت در اینترنت بچرخید واسه خوتون . ما هم برای اینکه دانش آموزان حداقل معتاد سایت ما نشن از همین امروز اعلام می کنیم که اگه قرار باشه پستی بر روی سایت قرار بگیره به طور معمول روزهای 5 شنبه و جمعه قرار خواهد گرفت.

حالا جدا از اعتیاد به اینت می خوام از یک سری اعتیادهای دیگه که هم دخترها و هم پسرها رو درگیر خودش کرده بحث کنم. متاسفانه و هزاران بار تاسف!! که دانمش آموزان زیادی درگیر مسائل جنسی هستن و بسیاری از دانش آموزان که در منزل خودشون به اینترنت دسترسی دارن روزانه بارها و بارها به سایت های مبتذل و به اصطلاح سایت های پورن سر می زنن و خودشون مشغول دیدن فیلمها و تصاویر مبتذل می کنن. بچه ها من کاری با گناه بودن و یا نبودن و اینجور چیزاش ندارم فقط می خوام چندتا جنبه ی منفی ش رو بگم و اینکه اولین چیز اینه که با ورود به این سایتها دانش آموزان ساعتها!! مشغول می شن و روز به روز متاسفانه شوق و اشتیاقشونم بیشتر میشه. از طرفی از نظر روانی و جنسی اثرات بسیار منفی و خطرناکی روی دانش آموز داره و معمولا این گونه افراد در زمان ازدواج با همسرشون دچار مشکل می شن و آمار خیانت به همسر بسیار بالاست(چه پسرها و چه دخترها) .

جدای از اینها پسرها اغلبشون گرفتاری بزرگتری دارن!! و اون اینه که متاسفانه خیلی از دانش آموزان که در اینترنت وارد می شن حداقل برای یک بار هم که شده کار بسیار زشت «استمناع» رو انجام می دن و با رجوع به این سایتهای مبتذل این کار براشون یک امر عادی میشه. فکر کنم حداقل دبیران دین و زندگی به اندازه ی کافی در مورد این موضع و اثرات اون صحبت کردن و من دیگه کشش نمی دم!! یک دو سال پیش یک دانش آموزی داشتم که پر از گرفتاری بود!! اعتیاد به اینرنت، اعتیاد به استمناع!! اعتیاد به قرص !!(حالا توضیح می دم) و خلاصه بنده خدا خیلی درگیر بود. این فرد در کلاس حواسش پرت بود و من متوجه این موضوع شدم و بعد از کلاس باهاش صحبت کردم اما چیزی نگفت ولی هفته ی بعدش سفره ی دلش رو باز کرد!! این فرد علاوه بر اون چیزهایی که گفتم به قرص «ریتالین» هم معتاد بود!! این قرص که به باور غلط دانش آموزان باعث افزایش هوش و تمرکز میشه توسط این فرد به شدت مصرف می شد(قرص خیلی گرونی هم هستش) . در صورتی که این قرص چیزی جزء افسردگی بعد از یه مدت مصرف ، چز دیگه ای نداره. پس بچه بهتون توصیه می کنم اصلا سمتش نرید و بدونید با دوپینگ کردن و اینجور چیزا کار به جایی نمی کشه چون کنکور سال دیگه س!! نه چند روز دیگه !! و اگه قرار باشه یکی از الان خودش رو دوپینگ کنه اثرات جانبی دارو در بدنش ظاهر میشه.(بعضی از دانش آموزان متاسفانه در اثر مصرف این داروها جان خودشون رو از دست دادن) و باز خدا رو شکر می کنم که تونستم به این دانش آموزم کمک کنم تا این اعتیاد خطرناکش رو ترک کنه ولی متاسفانه نتیجه ی خوبی در کنکور نگرفت چون وقتش رو با اینجور چیزاها می گذرونده به جای درس خوندن!!

مورد بعدی هم عشق و عاشقیه!! که الان سرعت نت من خیلی پایینه می ترم اینی هم که نوشتم بپره!! باشه واسه بعد!!

خـــــــــــــــــــــــــــوب!! سلام به همگی، چه خبرا بچه ها؟ خوبین؟ خوشین؟ رو به رشدین؟ کدّن نه خبر؟ (این یه تیکه ش به زبان آذری بود بیخیال شید). دوستان متاسفانه این چند روز در بستر بیماری به سر می بردم و کم مونده بود که ضربه ی سهمگینی به آموزش زیست شناسی کشور وارد بشه!! (راستی بچه ها نوشابه pepsi چنده؟) با اینکه توی عمرم زیر سرم نرفته بودم بابت مریضی آمپول نزده بودم!! بالاخره ما هم گرفتار شدیم و حالا از اون گذشته داشتم با خودم فکر می کردم این دکترا چقد زیاد دارن می گیرن!! واسه یه سرماخوردگی ساده 200 هزار تومن !! جدا از شوخی اون شخصی که کاگر هستش باید اون همه درد رو تحمل کنه تا سیستم ایمنی بدن خودش دست به کار بشه. حالا از اون گذشته اون پولی که باید پرداخت کنه در یک لحظه!! ولی بابتش چندین روز زیر آفتاب سخت کار کرده!! نه داداش اینجوری نمیشه من باید 5 شنبه ها رو رایگان کنم ملت حالشو ببرن اینجاست که میگن حال برادر مرده را برادر مرده داند و بس!! یا یکی دیگه ش حال شب های مرا همچو منی داند و بس تو چه دانی که شب سوختگان چون گذرد؟ (اینا توی کنکور خیلی اومده تو قرابت ها ) . خوب بچه همونطور که می دونید می خوام ادامه ی داستانمون رو بگم براتون که خیلی از پدرها و مادرها تماس گرفتن باهام و کلی دعا به جونمون(خدا خیرشون بده) که عاغا!! ای کاش اینارو زودتر می گفتی حالا بگو ما چی کنیم، خیلی خوشحالم که مطالبم مید واقع شد. خوب بریم سر اصل مطلب:

عاشق شدن و کنکور !!

از اونجایی که در کشور ما خانواده ها از روابط بین پسر و دختر دوری می کنن(کاری به خوب و بد بودنش ندارم) و این موضوع رو بسیار زشت می دونن(البته اکثرا) و از طرفی بالاخره همه ی افراد یک روزی از طرف خانواده شون کم یا زیاد مورد کم لطفی قرار می گیرن(یه جورایی تو مایه های کم محبتی) و از اون طرف هم فشارهای جنسی میشه یک چاشنی قوی برای این عوامل تا یک آقا پسر یا یک دختر خانم به طرف جنس مخالفش کشیده بشه. نمی دونم واقعا این بحث رو از کجا شروع کنم انقدر گسترده س انقدر مطلب واسه گفتن داره که باور کنید شاید بشه یه کتاب 500 صفحه نوشت در موردش، آقا پسر عاشق میشه بعد چند روز احساس می کنه که اگه شماره ی یک نفر خاص روی گوشیش نیافته قلبش می خواد از حلقومش بیاد بیرون!! (اونایی که تجربه ش نکردن باید بگم بله یه همچین حسی هستشا!!)  به مرور که می گذره این وابستگی بیشتر و بیشتر میشه تا دو ماه، که در ایت مدت به معنای واقعی کلمه همدیگرو دوست دارن و فرض کنید یک کنکوری عاشق می تونه توی این شرایط درس بخونه؟ حالا به فرض بتونه هم امکان نداره بین این دو شخص حرف و حدیث و دلخوری پیش نیاد که شک نکنید اگر دو طرف از اون گیرا باشن(مثلا پسره خیلی تعصبی باشه یا دختره حسود باشه ) هر روز جنگ و دعواس اما بعدش آشتی می کنن و متاسفانه نصف روز اینها یا با تلفن حرف زدن میگذره یا با اس ام اس یا اگه دیگه نهایت خیلی با کلاس باشن تو فیسبوک با هم چت می کنن، دختره به پسره میگه جوجو!!(با اون همه پشم و پیل از اون بدتر اسمشم غلامه!!) پسره میگه پیشی !! عجقم !! تازه پسره هم جیک جیک می کنه میگه پیشی بیا منو بخور!! پیشی بیا منو بخور!! (بچه اینطوری می نویسم که از این متن طولانی خسته نشید ) و باز متاسفانه این آشتی ها در اواخر شب رخ میده !! و وقتی آقا پسر و دختر خانم رفتن توی رخت خوابشون می شینن تا خود صبح به هم اس میدن و قربون صدقه ی هم میرن و تازه ساعت 4 صبح با هم دیگه خداحافظی می کنن. بعدش آقا پسر و دختر خانم صبح ساعت شیش می خواد پاشه حاضر شه راه بافته بره مدرسه !! تو کلاس هنگ هنگ!! نمی فهمه استاد داره چی میگه با کی کار داره. یعنی کاملا یک روز رو به اضافه ی یه نصفه روز از دست می ده و از من می پرسین طرف از این دو ماه اولی که گفتم 4 روزشو کلا درس و حسابی درس می خونه سنگ بترکه یک هفته!!(درست و حسابی درس خوندن به این نیست که جنابعالی قفل کنی رو کتاب ولی فکرت جای دیگه باشه!! درگیر باشی خود به خود مثل دیوونه یاد حرفاش بیافتی و بخندی). تازه می دونید بدترین حالتش کجاست؟ اینه که اون طرف مقابلتون کنکور نداشته باشه و شما رو درک نکنه فرت و فرت اس میده، تو کتابخونه باشی تو کلاس باشی سر مزار باشی تو مراسم ختم باشی !! حالیش که نی!! تو مخ پوکش فرو نمیره که بابا من تو یه موقعیت خاصی هستم بعدا اس می دم!!

من یه دانش آموزی داشتم همین پارسال که این خانم از همون اولش تا آخر کلاس فرت و فرت اس ام اس میداد !! گوشیشم از این ساده ها بود صدای تایپش می اومد(منم یه آدم قاطی و خشن!! اصلا دوس ندارم توی کلاسم جیک کسی درآد و همه باید به درس گوش کنن) من اون شخص رو با اینکه دختر بود عذرش رو خواستم و از کلاس بیرونش کردم و بهش گفتم که شما قبول نمیشید تا وقتی که یک همدم داشته باشی !! و این طور هم شد متاسفانه(اما امسال مثل اینکه رتبه ی خوبی بیاره چون رفت روی حرفام فکر کرد و من به خانواده ش اطلاع دادم که همچین موضوعیه!!). حالا برسیم به بعد از دو ماه!!

دو ماه بعد از عشق و عاشقی :

معمولا دختر و پسرا توی دو ماه اول از هم خیلی سوالا می پرسن مثلا بابات چیکارس ؟ از چه رنگی خوشت میاد؟ دوس داری ته ریش بزارم؟ دوس داری چادر سرم کنم؟ این وسط گالن ها گالن واسه هم دیگه نوشابه پپسی باز می کنن(چه سودی میبره شرکت پپسی ) و اما وقتی دو ماه رو رد شدن می رسن به این مرحله که به تعبیر من « سوال ها کم کم تموم می شن» و متاسفانه کار می کشه به سوالات جنسی !! دیگه بچه ها روم سیاه ازم انتظار نداشته باشید که بحث رو بازش کنم و انواع سوالات رو طرح کنم چون می ترسم بلاک شیم داستان میشه  برای همین اثراتش رو می گم. ببینید بچه ها چون این بحث ها متاسفانه شیرین هستش واقعا!! بسیار درگیر می شن دو طرف ، اون دانش آموزی که بود گفتم قرص مصرف می کرد و اینا!! این آقا پسر هم درگیر این موضوع بود و به گفته ی خودش ساعت ها با طرف مقابلش اس ام اس بازی می کرد و قسم می خورد بیشتر اوقات از ساعت 11 شب شروع میشد تا 7 صبح !!

خوب از اونجایی که این ها نیاز به یک تخیل قوی داره و همه ی ما می دونیم اگر این نیاز برطرف نشه فرد از نظر روانی دچار اختلال می شه، این دانش آموز ما هم از همه ی این عوارض شکایت داشت می گفت خیلی زود عصبی می شم منی که تا به حال سر مادرم داد نزده بودم بهش تا حالا چند بار فحش ناجور دادم !! خوب بچه ها حالم داره بد میشه سعی می کنم فردا این پست رو تکمیل کنم ازتون عذر خواهی می کنم اگر اشکالات تایپی هست چون الان چشام داره آلبالو گیلاس می بینه

 دوستون دارم خیلی زیاد